سیستان فراموش شده :سقفهای فروریخته، درهای شکسته، شیشههای خاک گرفته و باغهای خشکیده؛ این تصویر غالب ۳۰ هزار روستاست که خالی از سکنه شده است. قایقهایی که سالهاست به خاک نشستهاند و صدها پل که ابعادشان نشان میدهد زمانی آبی خروشان از زیرشان میگذشته و حالا جایی در میانه بیابان ماندهاند؛ جنگلهایی که هر ساله جمعتر میشوند و روستاهایی که صف دبههای آبشان هر روز بیجانتر میشود. حالا مدتی هست که خبری تازه رسیده: «سفره آب زیر زمینی که از کوههای هندوکش و از طریق منطقه سیستان وارد ایران می شود و پس از طی کردن منطقه کویری ایران، به خلیج فارس و دریای عمان می ریزد. عظمت این سفره آبی که به شکل رود در عمق ۱۰۰۰ متری زمین در جریان است. اکنون کل مصرف آب شرب کشور طبق آمار سال ۹۶ حدود ۷ میلیارد متر مکعب است اما به لطف خدای مهربان این سفره زیر زمینی به تنهایی بیشتر از ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب آب سالم و شیرین در خود جای داده است. یعنی معادل حدود ۱۷۳ سال مصرف آب شرب کل ایران.» به محض انتشار این خبر واکنشهای متفاوت آغاز شد. برخی آن را دروغی بزرگ خواندند و برخی دیگر آن را دستاندازی تازه مدیران به آخرین گزینهای که مایه حیات ایرانیان خواهد بود دانستند. عدهای کیفیت پایین و هزینههای بسیار بالای برداشت آبهای ژرف را یادآور شدند و عدهای هم نسبت به خطرات احتمالی همچون فرونشست زمین هشدار دادند. آیا چنین آبخوانی به راستی وجود دارد؟ آیا امکان برداشت آب از آن را داریم؟ آیا برداشت آبهای ژرف ایران را نجات میدهند؟ «توسعه پایدار یعنی از همه منابع ممکن استفاده کنیم» چرا اول بیاییم به فکر این باشیم کم مصرف کنیم و به جای آنکه کشاورزی مان را رونق بدهیم آب های ژرف را نادیده بگیریم؟ وقتی آن زیر یک پتانسیل آب ژرف وجود دارد که دائم هم شارژ میشود چرا استفاده نکنیم؟ یک کارشناس حوزه ژئوفیزیک زیست محیطی و اکتشاف منابع آب در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: این که ما سفره های آب ژرف داریم یا نداریم و اینکه حجمش چه قدر است و چه قدر نیست بحثی است که اگر کسی بخواهد چالشی بحث کند تا مطالعه دقیقی انجام نشود نمی تواند قطعی این موضوع را رد بکند. حمید سرخیل تأکید میکند: دلایلی که برای امکان وجود آبهای ژرف از نظر علمی هست خیلی ساده است. ما در کشورمان تعداد بسیار زیادی یعنی بیش از ۱۵۰ میدان نفتی داریم که در حوزه جنوب زاگرس استخراج میشود و در عمق دو هزار متری و چهار هزار متری و پنج هزار متری متری دائم با حضور آب همراه است. یعنی کلا یکی از مسائل شرکت نفت در قسمت اکتشاف و بهره برداری نفت این است که ما با هجوم آب به مخازن نفت مان چه کار کنیم و چه طور این آب را مدیریت کنیم. پس ما در ۱۵۰ میدان نفتی با معضل حضور آب ژرف مواجهیم چطور این بحث پیش میآید که آب ژرف نداریم؟ وی ادامه میدهد: جدا از این گسلهای زیرسطحی طویلی داریم و مثلاً گسلی داریم که از خراسان جنوبی شروع میشود و شاخه ایش در کرمان و شاخه دیگرش در سیستان است به نام گسل نهبندان. این گسل به صورت شاخ و برگی است. گسل ها شکستگی های زیرسطحی هستند یا گاه رودخانه های زیرزمینی هستند که آب در مسیر آنها فرار می کند و حرکت می کند. عمقشان هم تا ۷ کیلومتری می تواند باشد. با توجه به خاستگاه یا ساختار زمین شناختی ایران که ایران در فلات پارسی است و این صفحه پارسی توسط فلات عربستان و فلات روسیه از دو طرف تحت فشار است. کشور ما به شدت تکتونیزه و پر شکستگی و گسل است و تمام این گسل ها گسل هایی هستند که زیرسطحی هستند و به احتمال خیلی زیاد غالب این ها آب دارند و این ها دلایل خیلی واضحی است که ما آب ژرف داریم. این عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست درباره خبری که در شبکههای اجتماعی درباره سفره آب زیرزمینی از هندوکش تا سیستان منتشر شده هم میگوید: از نظر علمی وجودش ممکن است و این چیزی نیست که به این راحتی بتوان آن را رد کرد چرا که کوه های هندوکش کوه های مرتفعی هستند که برفگیرند و بارندگی خوبی به خاطر اقلیم خاص منطقه دارد. برف و آبی که در این کوهها هست به تدریج در زیرسطح نفوذ میکند و اگر شیب زمین یا شکستگی زمین در این منطقه در جهت مناسب باشد این آب ها توسط این شیب یا شکستگی منتقل می شود. پس این که از نظر علمی این مسئله امکان پذیر هست یا نه بله ممکن است. اما اینکه این مورد خاص آیا شایعه است یا واقعیت دارد؛ من به صورت رسمی شنیدم که توسط چندین نهاد در کشور مطالعات انجام شده و با استفاده از ژئوفیزیک و بحث الکترومغناطیس از کشور روسیه کمک گرفتهاند و بودجه اش را هم به چند نهاد از جمله ریاست جمهوری، استانداری سیستان و بلوچستان و چندین دستگاه دیگر نسبت دادهاند. شوری این آب در حد ۲۵ گرم در لیتر است و شوری آب دریا ۴۵ است. پس این آب بسیار شوری است. ضمن اینکه این آب هایی که در عمق بیش از ۱۵۰۰ اکتشاف میشود اکثرا آلوده به مواد رادیو اکتیو یا فلزات سنگین هم هستند سرخیل تأکید میکند: مطالعات الکترومغناطیسی را در اطراف زابل کار کردند و توانستند یک شکستگی آبدار عمیق یا یک سفره آب ژرف عمیق را شناسایی بکنند و میگویند که حفاری انجام شده و پس از حدود دو هزار تا سه هزار متر توانستند به آب ژرف برسند. اینها صحبت هایی است که رسمی و غیررسمی شنیده میشود و از نظر علمی هم امکان پذیر است و میتواند بالای ۹۰ درصد درست باشد. وی در خصوص مساله کیفیت آب استخراج شده هم میگوید: بعضا میگویند آبی که از چاه درآمده املاح داشته و غیرقابل استفاده بوده و مواد رادیو اکتیو داشته است. خب وقتی چاهی حفر میشود باید مهار دیوار چاه انجام شود و به اصطلاح آستربندی کنید و میتوانند به هر زونی که میرسند اگر آب آلوده دارد آن آب را فیکس کنند و نگذارند وارد چاه بشود و بروند به لایه ای برسند که آب کم شورتر و بدون خطرتر داشته باشد. این کارها را میتوان حین حفاری و بهرهبرداری مدیریت کرد و دلیلی بر این نمی شود که فردی یا مجموعه ای قضاوت کند که این چاه ژرف چاهی است که امکان دارد آب خوبی به ما ندهد و این صحبتها دور از واقعیت است. این کارشناس ژئوفیزیک زیست محیطی درباره شبهههای مرتبط با هزینه برداشت آبهای ژرف هم معتقد است: ارزش گذاری اقتصادی پروژه را معمولا به صورت بومی بررسی می کنند. باید ببینیم در منطقه ای که با خشکسالی مواجه است، مثلاً در سیستان و بلوچستان و بخش هایی از کرمان و جنوب خراسان یا جاهای دیگر ایران باید ببینیم هزینه مهاجرت افراد به خاطر خشکسالی و هزینه این جابه جایی ها و مسائل فرهنگی که پیش میآید و هزینه پیدا نکردن شغل های جایگزین برای مردم و مانند اینها چقدر است. بعد ببینیم این هزینه چه قدر برای یک سیستم، یک دولت یا کل کشور مسالهساز است و آن را مقایسه کنیم با هزینه یک چاه دو هزار متری که شرکت نفت در واقع دائم دارد در مخازنش مشابه این چاه ها را حفر می کند. از میان آن ۱۵۰ میدان نفتی شاید در بیش از ۵۰ میدان چاه پنج هزار متری حفر شده باشد. پس ما اگر صرفا بخواهیم بگوییم آب تمام شده از حفاری چاه آب ژرف چه قدر برای ما هزینه دارد، باید بیاییم هزینه های اجتماعی و مسائلی که از خشکسالی پیش میآید را هم در نظر بگیریم. اگر همه این ها را با هم ببینیم، خواهیم دید که سراسر منفعت است. حفاری انجام می دهیم که کشورمان به صورت متداول می تواند انجامش بدهد و نیاز به هیچ کمک دیگری از جایی ندارد و آن هم وقتی که ما یک چاه حفاری آب ژرف عمیق متناسب روی مخزن آب ژرفی داریم که می تواند تاریخی باشد یعنی آب مناطق بالادست را بیاورد و سالیان سال آبدهی برای منطقه داشته باشد. کسی که این ها را مطرح می کند به منافع ملی توجه ندارد. این که در روزنامه ها بگوییم چنین آبی از کجا میآید اصلاً درست نیست. من اسم نمی برم چون همین الان هم این ها علیه ما استفاده شده است وقتی بر سر حقابه رودخانههایمان مذاکره میکنیم می گویند شما آب ما را قرار است ببرید. چه کسی این طور به خودش گل می زند؟ سرخیل در پاسخ به این پرسش که آیا بهتر نیست این هزینه صرف بازچرخانی آب و بهبود راندمان آبیاری کشاورزی و شبکه توزیع و دیگر موارد هدررفت آب در کشور شود و بعد به سراغ منابع تازه احتمالی برویم میگوید: این که ما قطعا باید کمتر مصرف کنیم و مصرف مان بهینه باشد و تکنولوژی های آب رسانی شهری یا کشاورزیمان را توسعه بدهیم در این ها اصلا شکی نیست. ولی ما از توسعه پایدار حرف می زنیم و توسعه پایدار هم اساسش بر انسان متمرکز است و می گوید ما باید از محیط زیست حفاظت بکنیم برای این که انسان در آن زندگی می کند. اگر می خواهیم توسعه پایدار و همه جانبه داشته باشیم چرا از همه ظرفیت هایمان استفاده نکنیم؟ چرا اول بیاییم به فکر این باشیم کم مصرف کنیم و به جای آنکه کشاورزی مان را رونق بدهیم آب های ژرف را نادیده بگیریم؟ یک جاهایی مثل مثلا استان سیستان و بلوچستان و کرمان و جنوب خراسان و یزد و طبس مناطقی هست که اصلا آبی وجود ندارد که بیاییم در مورد کم مصرف شدنش بخواهیم بحث بکنیم. وقتی آن زیر یک پتانسیل آب ژرف وجود دارد که دائم هم شارژ میشود چرا استفاده نکنیم؟ وی تأکید میکند: این آبی نیست که مثلاً فرض کنیم یک کپسول آب زیرزمینی وجود دارد که اگر این را مصرف کنیم دیگر تمام شود. این کپسول از بالادست از مناطق مرتفع کوهستانی دوباره شارژ می شود. کما این که اگر از این ذخیره استفاده نکنید توسط شکستگی های دیگر یا شیب زمین در سازندهای دیگر به مناطق دیگر میرود و هرز می رود. یعنی میرود و با آبهای شور اختلاط پیدا میکند و شاید مثلاً به دریای عمان و خلیج فارس وارد می شود. خب ما یک مخزنی به نام آب ژرف داریم که این تجدیدپذیر هم هست و دوباره شارژ می شود، چرا این منبع را هم جزو منابع محلی مان نیاوریم که جلوگیری نکنیم از مهاجرت و مشکل مردم محلی مان را بتوانیم به صورت کار فوری و یا میان مدت حل کنیم؟ صددرصد مسائل دیگر هم مهم است. بهبود تکنولوژی، کاهش مصرف آب، ساماندهی کشاورزی محصولاتی که داخل کشور باید تولید بکنیم و محصولاتی که باید خارج از کشور تولید بکنیم، همه اینها هست اما در توسعه پایدار ما چرا یک عامل را نادیده بگیریم؟ سرخیل در پایان میگوید: این عملیات هیچ مسئله محیط زیستی هم ندارد. بعضا این اشتباه وجود دارد که مثلاً منجر به فرونشست و … میشود. اصلا فرونشست برای آبهای زیرزمینی است و نه آبهای ژرف. برای آبهایی که سطحی و کم عمق هستند و یک تا ۲۰۰متر تا ۵۰۰ متر عمق دارند. این آب اصلاً در سازندهای عمیق است و هیچ تاثیری بر لایه های سطحی ندارد. ضمن اینکه اینها قابل مطالعه و رصد است. سازند زمین شناسی بالایی آن منطقه را می شود مطالعه کرد که ببینیم آیا رس است، سست است، یا نه؟ یعنی با کار علمی این بحث های بسیار ناچیزی که در مورد فرونشست هست یا حتی مثلاً برای زلزله هست همه قابل کنترل و پیشگیری است و برداشت آبهای ژرف هیچ مسئله محیط زیستی ندارد و اتفاقا به محیط زیست کشور کمک می کند. برداشت در تجدیدشوندگی مشکلی ندارد با این حال همه کارشناسان با قاطعیت و قطعیت سرخیل صحبت نمیکنند. مخالفت با برداشت آبهای ژرف و خطرات احتمالیاش برای محیط زیست به فعالان محیط زیست محدود نیست. معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو درباره ادعای تجدیدپذیر بودن آبهای ژرف و اینکه مرتبا از مناطق بالادست تجدید میشوند، به خبرنگار مهر میگوید: چه طور این موضوع را تحقیق کردند؟ به هر حال ما در یک کشوری هستیم که قرار است از منابع آب موجود خودمان بهینه استفاده کنیم و اگر آب های ژرف تجدیدپذیری باشد که در کشور بشود استفاده کرد چرا از آن بهره نگیریم؟ هزینه استخراج آب از عمق ۳ تا ۵ هزار متری زمین چقدر است؟ چه میزان برق برای استخراج این میزان آب ضروری است؟ آیا آب ژرف از طریق یک چاه قابل استحصال است یا هزاران چاه برای استخراج آب ژرف ضروری است؟ هزینه حفر هر چاه چقدر است؟ چاه فعلی تاکنون چقدر هزینه در برداشته است؟ هزینه لازم برای انتقال آب به سایر نقاط ایران چقدر است هدایت فهمی تصریح میکند: حتی اگر از نظر اقتصادی به صرفه نباشد، اگر در دسترس باشد، در حد میزان تجدید شوندگیاش که لطمه ای به محیط زیست نزند و از نظر زمین شناسی هم باعث فرونشست یا پدیده دیگری نشود حتماً برای شرب باید استفاده کنیم و در این شکی نیست. اما آن چیزی که در کشور خیلی خطرناک است آدرس غلط دادن به مسئولین و مردم است. وی توضیح میدهد: یک چاه اکتشافی زده شده در یک منطقه بسیار وسیع، تا عمق ۲ هزار و ۲۰۰ متر پایین رفتند تا به آب رسیده اما شوری این آب در حد ۲۵ گرم در لیتر است و شوری آب دریا ۴۵ است. پس این آب بسیار شوری است. ضمن اینکه این آب هایی که در عمق بیش از ۱۵۰۰ اکتشاف میشود اکثرا آلوده به مواد رادیو اکتیو یا فلزات سنگین هم هستند. وی تأکید میکند: متخصص بدون اسناد و مدارک و آزمایش نباید اظهارنظر کند. این که این آب در زمانی ۶ لیتر بوده و بعد ۴ لیتر و بعد ۲ لیتر شده خب طبیعی است چون چاه اکتشافی است و بهره برداری نیست. اما این همه تبلیغات بکنند و این که با یک چاه اکتشافی بشود حجم آبی که آن زیر هست را حدس بزنیم در قرن ۲۱ واقعا بیشتر به یک شوخی بسیار بسیار عجیب و غریب میماند و احتمالاً با رمل و اسطرلاب این کار را کردهاند. معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو تصریح میکند: مسائل آبهای در عمق پایین مطالعات ژئوفیزیک خیلی سنگین و لرزه نگاری میخواهد. ژئوالکتریک و ده ها آزمایش دیگر همچون ژئوشیمی میخواهد و تفکیک عکسهای ماهوارهای و تصاویر دیگری که هست و … باید صحت سنجی کنید و بتوانید به طور تقریبی ببینید این ابرحوضه کجاست. فهمی هشدار میدهد: اصلاً طرح این موضوع که این آب از مناطق دور دست کشورهای خارجی میآید، ادعا علیه کشور ما ایجاد میکند و منافع ملی ما را به خطر می اندازد. وقتی می رویم با طرف های دیگر برای مذاکره؛ میگویند شما که آب کشور ما را می برید. یا مثلاً ما حق آبه در رودخانه های شرقی داریم که وابسته به این کشورهاست. کسی که این ها را مطرح می کند به منافع ملی توجه ندارد. این که در روزنامه ها بگوییم چنین آبی از کجا میآید اصلاً درست نیست. من اسم نمی برم چون همین الان هم این ها علیه ما استفاده شده است وقتی با افغان ها بر سر حقابه هیرمند و هامون صحبت میکنیم می گویند شما آب ما را قرار است ببرید. چه کسی این طور به خودش گل می زند؟ وی در خصوص این ادعا که برداشت آبهای ژرف عواقب زیست محیطی نداشته و منجر به فرونشست هم نمیشود، توضیح میدهد: بدون تردید هر عملیاتی تبعاتی دارد. سه نوع آب در عمق های زیاد داریم. معمولا آبخوانهای معمولی ما تا عمق چهارصد و یا پانصد متر است. اینها آبخوانهای آبرفتی هستند و میتوانند کارستی هم باشند و سازند سخت هم باشند. آبخوانهای عمق پانصد تا هزار متر هستند با چاههای عمیق برداشت میشوند و تا ۱۵۰۰ متر هم هست که معمولا در این عمق آب هایی پیدا می شوند یا آب تجدیدپذیرند یا آب هایی هستند که به اصطلاح آب گسلی خوانده میشوند که از طریق گسل ها یا از مجراهایی این ها ممکن است جاری باشند و تعیین حجم این ها بسیار دشوار است و هر کسی الان در این زمینه چیزی بگوید افسانه است و یعنی اصلا آب زیرزمینی را نمی شناسد و از حرکت در آب زیرزمینی چیزی نمیداند. آبهای عمق بیشتر از ۱۵۰۰ متر منابع آب فسیلی هستند که در طی قرون و اعصار شکل گرفتهاند و میتوانند آب شیرین یا شور باشند. معمولا آب های فسیلی تجدیدناپذیرند و یعنی منابع بسیار استراتژیک هستند. ایران مشکل کمبود آب ندارد که به دنبال منابع آب تازه باشیم، بلکه از مشکل مدیریت نابخردانه منابع آب رنج میبرد. اکنون باید مدتی انتظار کشید تا روشن شود راهکارهای معجزهآسا در دنیای کنونی امکانپذیر هستند یا نه و آیا کشوری که چند دهه با بدمصرفی و بیتدبیری در مدیریت منابع آب مواجه بوده، قادر است با اتکاء به یک عامل، به شکلی معجزهآسا نجات یابد؟ معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو تأکید میکند: اگر منابعی برای مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان باشد و آب سالم و بهداشتی باشد و به سلامت مردم صدمه نزند وزارت نیرو بدون تردید این آب را در اختیار قرار خواهد داد و تردید نکنید که برای مردم آب فراهم خواهد کرد. ما در مناطق محروم سیستان و بلوچستان حتی با روش نمک زدایی از آب و به هر طریقی که شده تامین آب بهداشتی که وظیفه تمام دولت هاست را انجام میدهیم. به هر قیمتی شده باید برای مناطق محروم تامین آب کنیم که مهاجرت نشود و جمعیت اسکان پیدا کند و مردم زندگی در خوری داشته باشند. فهمی تصریح میکند: اما این چیزهایی که در شبکههای اجتماعی و رسانهها صحبت میکنند و به این شکل مبالغه آمیز صحبت کردن و بزرگ نمایی یک پدیده هیچ کمکی به مشکل مردم نمی کند. بگذارید در یک فضای کارشناسی به صورت شفاف این مطالعات انجام شود. حتما این مطالعات در اختیار مردم قرار خواهد گرفت تا مطلع شوند. اول باید بدانیم چه قدر در آب دارایی داریم و بعد استفاده از آن هیچ ایرادی ندارد ولی این که مبالغه آمیز صحبت کنیم و ارقام غیرکارشناسی شده و درواقع آرزوهای خودمان را بگوییم جز این که امید واهی بدهیم و بعدا اگر این آب پیدا نشود و وجود نداشته باشد سرخوردگی ایجاد شود کمکی به حل مسئله نمی کند. معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو در پایان تأکید میکند که وزارت نیرو به محض این که مطالعات تکمیل شود به صورت رسمی و شفاف اطلاعات را در اختیار مردم قرار میدهد. پرسشهای بیپاسخ برداشت آبهای ژرف با این حال همه منتقدان برداشت آبهای ژرف نیز به نرمی هدایت فهمی سخن نمیگویند. محمد فاضلی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در این باره میگوید: کارون بزرگترین و پرآبترین رودخانه ایران است. کل آب سالیانه رودخانه کارون اکنون به روایت برخی اطلاعات و آمار به حدود ۱۴ میلیارد متر مکعب کاهش یافته است اما کارون در پرآبترین سالهایش نیز بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد متر مکعب و حدود ۲۳ میلیارد متر مکعب آورد داشته است. ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب معادل آورد ۴۳ رودخانه کارون در پرآبترین سالهای آن است. عبور این میزان آب در اعماق زمین و خروج این میزان آب از دریای عمان در کدام گزارش کارشناسی و اثر علمی منتشرشده نشان داده شده است؟ وی تأکید میکند: به فرض که این میزان آب در سیستان و بلوچستان کشف شود، این آب دارای چه کیفیتی است؟ آیا حاوی فلزات سنگین نیست؟ آیا شوری آب برای استفاده انسانی استاندارد است؟ هزینه استخراج آب از عمق ۳ تا ۵ هزار متری زمین چقدر است؟ چه میزان برق برای استخراج این میزان آب ضروری است؟ آیا آب ژرف از طریق یک چاه قابل استحصال است یا هزاران چاه برای استخراج آب ژرف ضروری است؟ هزینه حفر هر چاه چقدر است؟ چاه فعلی تاکنون چقدر هزینه در برداشته است؟ هزینه لازم برای انتقال آب به سایر نقاط ایران چقدر است (تا ۱۷۳ سال آب شرب ایران را تأمین کند)؟ گسلهای پهن استان اصفهان ذخیره بسیار خوبی از آب گسلی ژرف دارند که قابل بهرهبرداری است و با جسارت اعلام میکنیم توانمندی مطالعات میدانی پتانسیلیابی آبهای ژرف را در ایران و به ویژه استان اصفهان داریم عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی میپرسد: ارزیابی اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی آب ژرف کجا صورت گرفته؟ توسط چه کسانی منتشر شده؟ و توسط کدام کارشناسان و نخبگان تأیید شده است؟ چه تضمینی هست که آینده آنچه امروز درباره آب ژرف گفته میشود، همان چیزی نباشد که امروز درباره سدسازی بیان میشود؟ فاضلی در پایان میگوید: هر تصمیم درباره آب، تصمیم درباره سرنوشت این کشور است. سیاستگذاری عرصه دل بستن به معجزهها نیست، بلکه عرصه پاسخ گفتن به سؤالات بسیار و درافتادن با پیچیدگیهای بسیار است. سیاستگذاری آب ژرف، ژرفای بسیار بیشتری مطالبه میکند. با این همه هنوز بسیاری از مسئولان مدام سخنان خود را به وعده این آب نویافته زینت میدهند. حبیب الله دهمرده، نماینده مردم زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون در مجلس شورای اسلامی، اعتقاد دارد که آبهای ژرف میتواند برای مردم این استان راهگشا باشد. پیشتر عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور نیز با اشاره به پیشرفت در طرح حفاری چاه ژرف و «امکان برداشت ۱۰۰ هزار لیتر در ثانیه» از آبهای زیرزمینی استان سیستان و بلوچستان گفته بود: این منابع میتواند مبدأ خوبی برای امیدبخشی به مردم و کشاورزان این استان باشد که به لطف خدا با ۱۰۰ درصد تکنولوژی داخلی این اقدام صورت گرفته است. مرتضی تیموری رئیس جهاد دانشگاهی واحد صنعتی اصفهان هم گفته «گسلهای پهن استان اصفهان ذخیره بسیار خوبی از آب گسلی ژرف دارند که قابل بهرهبرداری است و با جسارت اعلام میکنیم توانمندی مطالعات میدانی پتانسیلیابی آبهای ژرف را در ایران و به ویژه استان اصفهان داریم.» محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز اخیراً نتایج در حوزه آبهای ژرف را خوب و مثبت ارزیابی کرده و گفته استفاده از آبهای ژرف را در دستور کار داریم. کارشناسان بارها تأکید کردهاند که ایران مشکل کمبود آب ندارد که به دنبال منابع آب تازه باشیم، بلکه از مشکل مدیریت نابخردانه منابع آب رنج میبرد. اکنون باید مدتی انتظار کشید تا روشن شود راهکارهای معجزهآسا در دنیای کنونی امکانپذیر هستند یا نه و آیا کشوری که چند دهه با بدمصرفی و بیتدبیری در مدیریت منابع آب مواجه بوده، قادر است با اتکاء به یک عامل، به شکلی معجزهآسا نجات یابد؟ آیا آب ژرف به فرض واقعیت داشتن خشکیدن تالابها و رودخانهها، فرونشست زمین، ریزگردها، موج مهاجرت بر اثر خشکی، کوبیده شدن آبخوانها و … را نیز جبران میکند؟
خبرگزاری مهر