سیستان فراموش شده : در ماه جاری جزئیات طرح ۴۹ نفر از نمایندگان مجلس مبنی بر تفکیک استان سیستان و بلوچستان به چهار استان منتشر شد. بر اساس این طرح، دولت میتواند ظرف ۶ ماه، پس از تصویب این قانون با تفکیک استان سیستان و بلوچستان به چهار استان به نامهای استان سیستان و بلوچستان شمالی با مرکزیت زابل، استان سیستان و بلوچستان مرکزی با مرکزیت زاهدان، استان سیستان و بلوچستان جنوبی با مرکزیت استان ایرانشهر و استان مکران با مرکزیت چابهار اقدام نماید. طبق این طرح، حدود جغرافیا و مساحت شهرستانهای هر استان نیز با پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیئت وزیران انجام میگردد.
به گزارش سیستان فراموش شده ؛ طراحان در توجیه این طرح آوردند: «نظر به اینکه استان و بلوچستان به تنهایی ۱۱ درصد کشور را بخود اختصاص داده دارای ۱۶۰۰ کیلومتر مرز میباشد و فاصله۲ شهر آن چابهار و زابل با هم بیش از ۹۰۰ کیلومتراست. براساس نظر اکثر متخصصین و صاحب نظران تقسیم استان به عنوان یک ظرفیت مورد تاکید است. استانی محروم با وسعت زیاد میباشد. ضرورت تمرکززدایی جهت کاهش مسافت و تسلط بهتر مسولین محلی از جمله استانداری در پیشرفت استان موثر باشد تجربه تفکیک استانها جهت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، اجتماعی، امنیتی موثر بوده است.»
انتشار این طرح بهانهای شد تا با محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی که در طی بررسی تقسیم استانهای اردبیل، قم، قزوین، گلستان و خراسان در مجلس به عنوان نماینده حضور داشته و خود نیز از طراحان تقسیم استان خراسان به سه استان بوده در این باره گفتگویی کنیم تا دریابیم آیا تفکیک استان راهی برای توسعه و راه حل مشکلات این استان محروم است یامناقشه برانگیز است و بر مشکلات این استان میافزاید؟
خباز با بیان اینکه در همه تقسیمات کشوری حضور داشته و در همه آنها نیز به عنوان یکی از موافقان تفکیک استانها صحبت کرده است گفت: در ماجرای تقسیم استان خراسان، بقیه پیشنهادها رد شد و رئیس مجلس به من گفتند چرا اینقدر پیشنهاد میدهید وقتی رد میشود؟ چرا وقت مجلس را میگیرید؟ من هم پاسخ دادم این حق قانونی مجلس است. من رای خودم را حتی اگر فقط یک رای باشد میدهم و در نهایت آخرین پیشنهاد یعنی تقسیم خراسان به سه استان را مطرح کردم که رای آورد.
وی افزود: تفکیک استان سیستان و بلوچستان به نسبت اردبیل، قم، قزوین، گلستان و خراسان ضرورت بیشتری دارد و تفکیک آن از همه لازمتر است. چون این استان از همه آنها محرومتر است. ضرروت تفکیک این استان در درجه نخست به وسعت آن استان برمیگردد. استان سیستان و بلوچستان یکی از بزرگترین استانهای کشور است. دلیل دوم آن هممرز بودن با دوکشور افغانستان و پاکستان و دلیل سوم همسایگی با افغانستان به دلیل ناامنی است؛ بنابراین برای ایجاد امنیت به عنوان اولین وظیفه حاکمیت باید این استان تفکیک شود. دلیل چهارم وضعیت نا به سامان اقتصادی مردم این استان است. اگر قرار بود کاری برای حل مشکلات این استان شود در این چهل سال شده بود البته نه اینکه کاری نشده، ولی هنوز از نیازهای این استان عقب هستیم. برخی اخبار این استان واقعا تکان دهنده است و غصه دارد. حتی نیازهای اولیه برخی شهرهای این استان برطرف نمیشود.
خباز اضافه کرد: این در حالی است که مردم این استان واقعا به نظام وفادار هستند. در دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی، وقتی رئیس جمهور به این استان رفت برای آنکه نمیرسید به همه شهرهای استان سری بزند نمایندگانی را از طرف خود به شهرها میفرستاد. من هم به عنوان نماینده آقای رئیس جمهور راهی فنوج و شهر دیگری از این استان شدم. وقتی وارد این شهر شدیم دیدم که چگونه مردم این شهر کیلومترها راه را با پای برهنه طی کرده بودند تا به استقبال نماینده رئیس جمهور بیایند. من حیرت کرده بودم. در آنجا هم امام جمعه اهل تشیع و هم اهل تسنن حضور داشتند. من در میان آنها احساس راحتی میکردم و انگار که درمیان اهالی شهر خود کاشمر بودم. دلسوزی و وفاداری این مردم از آنجا تعجب برانگیز بود که این مردم با این همه مشکل چگونه به این نظام وفادار هستند؟ این مال اول انقلاب نیست که بگوییم مردم تازه انقلاب کرده و داغ بودند برای پنج سال پیش است. ما را به دلیل ناامنی جادهها با اسکورت به آنجا بردند، اما مردم به ناامنیها بیتوجه بودند و مردمی وفادار و شهیدداده بودند. آنقدر اینها منظم در مجامع حضور داشتند که آدم کیف میکرد. این برخلاف آن چیزی است که در بیرون از این مردم نمایش میدهند. بیجهت میگویند مردم سیستان و بلوچستان، ناامنی را قبول دارند. این ناامن کنندگان هستند که شرایط را به گونهای جلوه میدهند که کشور ناامن است.
همه نمایندگان درباره تفکیک این استان احساس تکلیف کنند
نماینده ادوار مجلس بیان کرد: من استدلالاتی که برای ضرورت تفکیک سیستان و بلوچستان دارم همانهایی است که در تفکیک استان خراسان داشتم. ببینید استان سیستان و بلوچستان الان یک استاندار خوب دارد، اما یک استاندار هرقدر خوب باشد نمیتواند نه اینکه نتواند بسیار اذیت میشود با توجه به وسعت و بزرگی استان، ماهی در یک شهر استان جلسه بگذارد. صرفنظر از روستاها و بخشها شهرهای استان پرتعداد و با فاصله است. در صورتیکه شهر کوچکی مانند قم یک شهرستان و چند بخش است. یک استاندار دارد و به جای هر رئیس اداره در مرکز استان یک مدیرکل و اداره هم دارد مثلا هم اداره منابع طبیعی و هم مدیر کل منابع طبیعی دارد. آموزش و پروش که مهمترین جا برای رشد مردم است یک مدیر کل مستقل و یک رئیس آموزش و پروش دارد که به مسایل جزیی رسیدگی میکند. خب، اگر استان سیستان و بلوچستان مثلا به ۳ استان تبدیل شود در دولت به جای یک استاندار، سه استاندار از حقوق مردم این خطه دفاع میکنند. سه نفر جداگانه در دولت مشکلات مردم را بیان میکنند. مثلا برای آموزش و پرورش به جای یک مدیر کل، سه مدیرکل به وزارت آموزش و پرورش میرود و از حقوق فرهنگیان و دانش آموزان دفاع میکنند یا درمسایل امنیتی به جای داشتن یک اداره کل اطلاعات، سه اداره کل اطلاعات خواهد داشت و مرزی که عموما محل رفت و آمد اشرار، متجاسرین و داعشیها است سه مدیرکل با سه اختیار وسیع، امکانات و عِده و عُده فراوان خواهد داشت.
وی افزود: در این صورت، طبیعی است زودتر به مسایل مردم رسیدگی میشود، فرصت دیدار مسئولین با مردم بیشتر رخ میدهد. مهمر از همه این است که یکی از مؤلفههای مهم بودجهریزی در کشور ما، تقسیمات کشوری است. وقتی این استان، سه استان باشد سه بودجه میگیرد اگر مثلا الان ۳/۳ درصد بودجه کشور را به استان سیستان و بلوچستان میدهند در صورت تقسیم مثلا به سه استان، به هر استانی مثلا ۱.۵ دهم درصد بودجه میدهند که در مجموع سهم این خطه، چهار و نیم درصد میشود. اگر به هر استانی دو درصد بودجه بدهند بودجهاش دو برابر میشود و رسیدگی سه برابر میشود.
خباز با اظهار تشکر از طراحان طرح تفکیک استان سیستان و بلوچستان، مردم این استان را شایسته تقسیم دانست و به طراحان این طرح بر اساس تجربه خود توصیه کرد: در روز بررسی این طرح در صحن علنی، به جای اینکه نمایندگان استان سیستان وبلوچستان از آن دفاع کنند نمایندگان سایر شهرها و استانها از آن دفاع کنند. دفاع از زبان دیگران اثر و شیرینی بیشتری دارد؛ بنابراین در دفاع از طرح، فقط به نمایندگان سیستان و بلوچستان اکتفا نشود. همه نمایندگان کشور در این باره احساس تکلیف کنند.
تفکیک استان به توسعه آن کمک میکند
خباز با اشاره به تجربیات مثبت خود از تفکیک استان خراسان به سه استان گفت: بعد از ۱۳ سال از تفکیک استان خراسان به سه استان، این مجال دست داد تا من استاندار خراسان شمالی شوم. وقتی پس از ۱۳ سال به این استان رفتم تغییرات زیادی در این استان طی این ۱۳ سال، رخ داده بود و تفکیک به توسعه این استان کمک کرده بود.
نماینده ادوار مجلس افزود: بگذارید از شهر خودم کاشمر مثال بزنم. وقتی من نماینده کاشمر شدم کاشمر فقط یک شهرستان بود. بعد ما پیشنهاد جدایی یکی از بخشهای آن وتبدیل به شهرستان شدنش را به مجلس دادیم، مجلس موافقت کرد و دولت پذیرفت تا یک شهرستان مستقل از کاشمر به نام بردسکن داشته باشیم. این شهرستان پس از این بودجه جدایی از کاشمر میگرفت. سال بعد باز پیشنهاد جدا شدن یک بخش دیگر این شهرستان را با عنوان خلیل آباد دادیم و این بخش هم به شهرستان تبدیل شد و بودجهاش مستقل از کاشمر شد. در دوره دهم مجلس نیز نماینده کاشمر باز هم پیشنهاد جدا شدن یک بخش محروم دیگر این شهرستان را داد و آن هم تحت عنوان یک شهرستان از کاشمر تفکیک شد. خب، اگر قبل از تقسیم کاشمر، این شهرستان فقط یک بودجه داشت حالا این چهار شهرستان چهار سهم از بودجه میگیرند. پس هم از نظر بودجه، هم رسیدگی، هم فرصت دیدار با مردم و هم مواجه شدن با مشکلات مردم به نفع کاشمر شده است. یا به نفع سه استان تفکیک شده خراسان رضوی، شمالی و جنوبی شده است؛ بنابراین از سایر نمایندگان میخواهم به این طرح کمک کنند تا مردم با صفای سیستان و بلوچستان بعد از ۴۰ سال به حق خود برسند.
شکل تفکیک استان را به وزارت کشور بسپارید
وی با اشاره به طرح نمایندگان مبنی بر تقسیم سیستان و بلوچستان به چهار استان با اشاره به اهمیت حساسیتهای قومی و مذهبی و توزیع نابرابر امکانات در این استان، ادامه داد: ضمن احترام به نظر طراحان، اما شکل تفکیک استان باید بر اساس نظر کارشناسان وزارت کشور باشد و این کار باید به آنها سپرده شود. برای اینکه حق به حقدار برسد باید نظر کارشناسان این وزارتخانه را محترم شمرد. در زندگی روزمره اگر بخواهیم کت و شلوار بدوزیم یا سروصورت مان را اصلاح کنیم کار را به متخصص و کارشناسش میسپاریم بعد چطور میشود در تقسیم استانی به آن عظمت و بزرگی از نظر کارشناسان وزارت کشور استفاده نشود. به نظر من نمایندگان سیستان و بلوچستان باید همت خود را روی بیان اهمیت، ضرورت ولازمه تقسیم استان بگذارند، ولی کار کارشناسی طرح را به وزارت کشور واگذار کنند تا هم دنیا داشته باشند و هم آخرت.
عضو حزب اعتماد ملی تشریح کرد: مثلا من اگر نماینده چابهار باشم دوست دارم شهر من مرکز یکی از استانها باشد. در تقسیم استان خراسان که پیشنهاد من بود شهر من کاشمر منتفع نشد و حوزه انتخابیه بنده هیچ بهره ظاهری از تقسیم استان خراسان به سه نبرد، اما همین که بار دو استان دیگر از روی دوش مشهد برداشته شد به نفع کاشمر هم شد. شکل تقسیم و تعیین مراکز استانی را باید وزارت کشور تعیین کند. چه شما بخواهید و چه نخواهید این جزو وظایف وزارت کشور است. این وزارتخانه یک اداره کل به نام اداره کل تقسیمات کشوری دارد که دهها کارشناس سالهاست در آن کار میکنند وسابقه چندین ساله دراین حوزه دارند. کسی نمیتواند منکر کار کارشناسی باشد و بر نظر خودش پافشاری کند و بگوید باید شهر من مرکز استان باشد. این هوای نفس است نه چیز دیگر؛ بنابراین باز هم تاکید میکنم و از نمایندگان میخواهم کار کارشناسی این طرح را به وزارت کشور واگذار کنند و چند نفر از نمایندگان قَدَر در روز طرح این موضوع در مجلس از حقوق ازدست رفته این مردم عزیز دفاع کنند.