سیستان فراموش شده: رحمت الله دهمرده از خبرنگاران فعال منطقه سیستان از سی تی اسکن خراب بیمارستان زابل و جوانی که به کام مرگ رفت روایت می کند:
تصادفی نیست
وقتی تصادفی می شود آسمان و زمین مقصر می شوند جز آدمی. انگار تصادفی بودن سرپوشی شده برای اشتباهات، غفلت ها و حتی کم کاری ها .
ماجرای داوود که تازه پدر شده بود از همین حکایات است اهل فامیل در تدارک ولیمه تولد فرزندش بودند و او در تدارک مهمان داری بود که درمسیر هیرمند به زابل گرفتار یکی از همین تصادفات شد.
رنگ این تصادف کورس بستن چند جوان بود که داوود بهایش را داد بجای مهمانی راهی بیمارستان شد و همه گفتند تصادف کرده اما آیا می توان گفت کوری خواندن و مسابقه دیگران و جراحت فردی بیگناه را تصادف دانست. شاید تصور کنیم فرقی نداشته باشد که چه بنامیم اما وقتی می گوییم تصادفی بوده احساس گناه کم می شود و مرگ وجدان ها زمانی است که احساس گناه، رنگ می بازد.
داوود برای درمان به بیمارستان زابل منتقل شد دکتر مغز و اعصاب حاضر شد و سی تی اسکن نوشت اما باخبر شدیم بیش از دو هفته سی تی اسکن بیمارستان زابل خراب است و در این مدت بقیه بیماران هم با همین پاسخ “خراب است” مواجهه بودند. انگار این پاسخ می تواند رفع مسولیت کند آنهم در منطقه سیستان که تنها همین یک دستگاه وجود دارد.
برای زنده ماندن داوود پیگیر تعمیر سی تی اسکن شدیم که متوجه شدیم فقط بخاطر مبلغی ناچیز دستگاه تعمیر نشده است. اعصاب دکتر اعصاب بیشتر بهم ریخته بود چون قبلا تقاضای تعمیر دستگاه را کرده بود و اقدامی نشده بود دکتر با ما می گریست و می گفت نمی توانم بدون سی تی اسکن کاری کنم پیگیری برای زنده ماندن داوود و تعمیر سی تی اسکن تا استاندار کشانده شد و او به جد پیگیر شد اما دیگر کار از کار گذشته بود.
داوود برای همیشه از جمع ما رفت و هزاران سوال برایم مطرح شد آیا بی تفاوتی رئیس بیمارستان و رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل برای پیگیری نیازهای بیمارستانش را می توان تصادفی خواند؟!! آیا پشت گوش انداختن را می توان تصادفی خواند آیا سکوت و عدم اعتراض بیمارانی که با پاسخ خرابی دستگاه مواجهه شدند را می توان تصادفی خواند؟!! آیا اینکه محل کار رئیس دانشگاه علوم پزشکی در زابل باشد ولی محل زندگی اش تهران باشد را می توان تصادفی دانست؟!!
اگر اینها را تصادفی نخوانیم واقعا چند قتل در کارنامه ما ثبت است که باید روزی پاسخ بدهیم؟ چند کودک بخاطر غفلتها ، سست گرفتن کارها و کم کاری های ما یتیم شدند یتیمی که می گویند گریه اش عرش خدا را به لرزه در می آورد. سهم هریک از ما در این اشکها و غضب خدا چقدر است؟!!