سیستان فراموش شده: تقسیم جغرافیایی استان ها ، مساله ای که از دیرباز در مناطق مختلف کشور مورد بحث بوده و خیلی ها معتقدند تقسیم به نفع مردم و برخی نیز معتقد تقسیم جغرافیایی، تامین کننده نیازها و مشکلات جامعه را رفع نمی کند.
موافقین تقسیم خراسان را مثال می زنند : پس از تقسیم برای نمونه بیرجند با رشد بسیار خوبی مواجه بود و از بسیاری شهرهای بزرگ کشور نیز در شاخص های توسعه پیشی گرفت.
مخالفین نیز برخی استان های غربی را مثال می زنند که تقسیم جغرافیایی نتوانسته تغییرات مشهودی در زندگی مردمانش بوجود آورد.
در این بین تقسیم استان سیستان و بلوچستان ، با توجه به بافت خاص قومی و قبیله ای و قومی و مذهبی آن، یکی از چالش برانگیز ترین موضوعات مربوط به مساله در دو دهه اخیر بوده و همچنان بلاتکلیف مانده است.
مخالفین ، مسائل قومی و مذهبی را مطرح می کنند و معتقد که نام بلوچستان حذف می شود و مشکلات اجتماعی برای مردم بوجود می آید، در مقابل موافقین وسعت زیاد استان را مانع توسعه می دانند و معتقدند که این اتفاق می تواند افزون بر نظارت بیشتر مسئولین بالا دستی ، بکارگیری نخبگان بلوچ و سیستانی را افزایش داده و یکی از معضلات اصلی این دو قوم را رفع نماید.
نکته حائز اهمیت این موضوع ، در این است که لابی های ضد انقلاب و تجزیه طلب خارج نشین ، با موضوع تقسیم استان مخالف هستند، نگارنده هیچ قصد ندارد که نخبگان مخالف داخل استان را همراستا و همداستان با خارج نشین ها نشان دهد، اما ذکر نکاتی دراین موضوع حائز اهمیت است که باید بدان توجه شود و به این سوال فکر کنیم که چرا گروه هایی که بارها و بارها اقداماتی برعلیه مردم انجام داده اند، با این تصمیم مخالف هستند؟
تجربیات تاریحی گذشته نشان می دهد که اغلب و یا بهتر بگوییم تمامی اقدامات خرابکارانه در نقاطی از کشور رخ داده که بافت های قومی و قبیله ای در آن نقش بیشتری داشته اند، این بافت ها در ادوار مختلف موجب شده تا خرابکاران با سناریوهای مختلف ، سعی در عقب نگه داشتن این مناطق داشته و در پس آن نیز اقدامات مدنظر خود را عملیاتی نمایند
اکنون نیز بنظر می رسد که این لابی های خارج نشین با هدف برهم نخوردن این بافت در استان، تلاش دارند تا موضوع تقسیم استان که اکنون در مراحل حساسی قرار دارد به مرحله عملیاتی نرسد و به سرانجام نرسد و نفوذ کلام و عمل شان در استان کاهش نیابد.
آنچه محرز است اینکه تقسیم استان ، اغلب شعارهای این لابی ها از جمله عدم بکارگیری نخبگان اهل سنت در مناصب دولتی، عدم توسعه، عدم توجه به مناطق محروم بخصوص مناطق بلوچ نشین و …. را از بین برده و راهی برای ادامه مسیر و خرابکاری بیشتر آنان باقی نمی گذارد ، به همین جهت هم در چند هفته گذشته و پس از حساس شدن موضوع تقسیم استان ، اقدامات گسترده رسانه ای برای جلوگیری از این اقدام شایسته درحال انجام می باشد.
ضمن احترام به دغدغه های همه دلسوزان ، می طلبد نخبگان استان، بدور از احساسات خانوادگی و قبیله ای، توجه داشته باشند که در مقابل دلایل علمی و تجربی ، با سیاست های پشت پرده لابی های خارج نشین همراه نشوند و اکنون که فرصتی مغتنم برای اتفاقی بزرگ و تاریخی بوجود آمده ، از بین نرود.
