سیستان فراموش شده: سیستان قدیم سرزمین اسطوره ای با وسعت 7007 مایل مربع و خواستگاه نخستین تمدن های پیشرفته بشری در گذشته یکی از آبادترین مناطق ایران بوده و به انبار غله ی ایران شهرت داشته در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که اهورامزدا آفرید. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی است. روزگاری دریاچه هامون سیستان سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و ارومیه، و بزرگترین دریاچه ی آب شیرین کشور بوده است. یعقوب لیث صفاری نخستین شهریار ایران پس از اسلام و احیاگر زبان و ادبیات و استقلال ایران، از استان سیستان و بلوچستان برخاسته است. اولین آسیاب های بادی جهان، اولین رصدخانه ی جهان، اولین تصایر انیمیشن و اولین کوره های ذوب فلز جهان در لیست آثار باستانی سیستان درج شده و تنها سرزمینی است که کوروش هخامنشی به مردمش لقب انصار داد.
اما شهرستان زابل به شکل کنونی در سال 1316 شکل گرفته و قدمتی بیش از 80 سال دارد وآنقدر که امروز نیازمند توجه و رسیدگی است هیچ گاه نبوده زیرا با مشکلات عدیده ای از قبیل تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و بدنبال آن تغییر بافت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مواجه است. انتظاری که مردم این دیار تاریخی دارند و لیاقت آنان بیش از آن چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم ما را وادار می کند که در برابر شرایط امروز سیستان سکوت پیشه نکنیم و به فکر یافتن راه برون رفت از این شرایط باشیم . در این بین توجه به علوم و دانش بشری به دور از جنجال و هیاهو و احساسی عمل کردن اصلی ترین گزینه پیش رو است.
برنامه ریزی سابقه در تاریخ پرفراز و نشیب انسان دارد کما اینکه جابجائی انسانهای نخستین از غارها به دشتهای حاصلخیز و تغییر معیشت خود از شکار به زراعت و کشاورزی دال بر برنامه ریزی دارد. برنامه ریزی های دوران قدیم به صورت ذاتی و ساده بود اما امروزه با توجه به گسترش جوامع و در پناه آن سازمانهای مختلف که برای تامین نیازهای انسان بوجود آمده اند دیگر نمیتوان بر ذاتی بودن برنامه ریزی تکیه کرد . مهم ترین نقش را در برنامه ریزی دولت ها به عنوان نماد اجرایی حاکمیت به عهده دارند. نماد حاکمیت در مناطق را استانداری ها و در مقیاس کوچکتر فرمانداری ها یدک می کشند. انتظاری که از معاون محترم استاندار و فرماندار ویژه شهرستان زابل میرود بسیار اساسی است. در شهری که بیش از 50 دستگاه اداری موظف به ارائه خدمت تحت نظر و با هماهنگی فرماندار محترم می باشند نباید حس بی برنامگی وجود داشته باشد که اگر چنین باشد نوک اشارات به سوی نماد حاکمیت خواهد بود.
فرماندار محترم و مردمی زابل باید در کنار بازدیدهای خود از ادارات و مجموعه های خدمات رسان منطقه برنامه کاری طلب کند . این برنامه ها میتواند گستره ای از برنامه های عملیاتی سالیانه کوتاه مدت تا برنامه های 5 ساله خروج از رکود و برنامه های بلند مدت توسعه ای سیستان را شامل شود . با تجمیع این برنامه ها نیز برنامه و سند جامع توسعه سیستان شکل خواهد گرفت که دیگر وابسته به سلیقه و فرد نخواهد بود و هر مدیری که بر منصب مسئولیت قرار گیرد در کنار خلاقیتهای مدیریتی خویش موظف خواهد بود برنامه و سند توسعه سیستان را به سرانجام برساند و خود معیار و ملاکی خواهد بود برای تعیین میزان توانایی مدیران دستگاههای مختلف چرا که در حال حاضر نمیتوان هیچ معیاری استاندارد (بخوانید برنامه مدون) برای محک زدن عملکرد دستگاههای مختلف اداری پیدا نمود. وظیفه جامعه دانشگاهی است تا درصورتی که نماد حاکمیت در منطقه اراده تدوین سند توسعه سیستان را داشت به نقش علمی و وظیفه اجتماعی خود در قبال سیستان عمل نموده و با همکاری در تدوین این برنامه ها به یاری دستگاههای اداری سیستان بشتابد.
انشاء ا… که در این راه موفق باشید. با احترام
حقیقی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی زابل
با سلام. پیشنهاد خوبی است. در سال ۹۳ از محل اعتبارات پروژه بین المللی منارید در سیستان اعتبارات تدوین سند جامع توسعه سیستان تامین شد. جلسات مفصلی با معاونت پژوهشی وقت دانشگاه زابل و مدعیان علمی برگزار شد اما به نتیجه نرسید و شش ماه پیگیری هم نتیجه نداد و به شدت از سوی مقامات ملی تامین کننده اعتبار زیر سوال رفتیم. برای این کار ابتدا باید متولی آن را پیدا کرد. در سیستان کسی مسئولیتی که پاسخگو باشد، نمی پذیرد.
مدیران باید مدام عملکردشون پایش بشه و پایش بر اساس یه استانداردی باید باشه ولی نه استانداردی هست نه پایشی